به گزارش روابط عمومی مرکز تحقیقات بسیج دانشگاه امام صادق علیه السلام، در روز اول این دوره، شهلا باقری دانشیار دانشگاه خوارزمی به اهمیت سیاستگذاری زنان و خانواده و تاثیر این سیاستها بر حل مشکلات امروزی زنان و خانواده پرداخت.
باقری با تقسیمبندی آسیبهای سیاستگذاری، اولین آسیب را مربوط به نداشتن مبنا برای مسئله و عدم توان درک مسئله و دومین آسیب را نیز وجود خلأهای نظری فراوان در این حوزه دانست.
وی دخالت دستگاههای اجرایی در سیاستگذاری را آسیب بعدی دانست و با نقد برنامه ششم توسعه در حوزه زنان گفت: این برنامه تنها بر عدالت جنسیتی تاکید داشته و از مسائل دیگر زنان غافل شده است.
عضو هئیت علمی دانشگاه خوارزمی در ادامه مباحث خویش با تشریح اهمیت کانون خانواده گفت: بی توجهی به جایگاه اصیل خانواده در اکثر سیاستهای بین المللی، دو نتیجه غمانگیز در پی داشته است.
وی افزود: اولین نتیجه آنکه در تنظیم قوانین و مقررات و الگوهای توسعه و رفاه اجتماعی به جهت عدم توجه به حفظ بنیان خانواده؛ برآیند اجرای سیاستها، قوانین و مدلهای توسعه و رفاه، به تضعیف نهاد خانواده میانجامد، و دوم آنکه به تدریج رقبای جدی در کنار خانواده پا به عرصه میگذارند و حتی به عنوان اَشکالی از خانواده رسمیت مییابند.
در روز دوم این دوره و در اولین نشست آن، عالیه شکربیگی عضو هئیت علمی دانشگاه آزاد و مدیر کارگروه زنان و خانواده انجمن جامعه شناسی، به «آسیبشناسی ازدواج سفید در جامعه» و عواملی که موجب بروز و ظهور این پدیده در جامعه میشود پرداخت.
این استاد دانشگاه، سنتگریزی، فردگرایی، تعهدگریزی و تفسیر جدید از مفهوم ازدواج و اصالت یافتن نیاز عاطفی بر دیگر نیازها را از مهمترین عوامل زمینهسازی ازدواج سفید در جامعه دانست و افزود: سه عاملِ دولت، خانواده و تفسیر جدید از دین، از مهمترین عوامل تغییر و تحول سبک زندگی افراد در جامعه امروزی میباشند.
نويسنده كتاب «دائره المعارف خانواده» به تغييرات و تحولات خانواده ايراني اشاره كرد و بیان داشت: افزايش طلاق، گرايش به شغل و تحصيلات بالا، گرايش به همخانگي و زوج زيستي، تغيير در الگوهاي همسرگزيني، تأخير در ازدواج، كاهش فرزند آوري و افزايش خانوادههاي تك والد و همچنين افزايش زنان سرپرست خانوار، همگي از تغييرات الگوهاي زندگي در خانواده ايراني می باشد.
وي در پایان سخنانش تاكيد کرد با توجه به اينكه گونههاي مختلفي از خانواده ايراني از سنتي، مدرن، پست مدرن و در حال گذار وجود دارند لذا نميتوان براي همه خانوادههاي ايراني يك نظريه صادر كرد.
در نشست دوم این روز نیز، مریم رفعت جاه عضو هئیت علمی دانشگاه تهران طی سخنانی ضمن بررسی نقش مادری در جامعه ایرانی، «ایفای نقش مادری» را به عنوان مهمترین هویت زنان ایرانی دانست.
به عقیده وی «مشکلات نازایی» و «شاغل بودن زنان» از عوامل ایجادکننده چالش هویتی برای زنان بوده که باعث ایجاد الگوی جدیدی از نقش زنان در جامعه شده است و مدرنیزاسیون و ورود تکنولوژی به جامعه نیز از عوامل مهم حضور زنان در جامعه امروزی میباشد.
نویسنده کتاب «هویت زن ایرانی»، ضمن تشریح دو جریان مهم در جامعه شناسی مطالعات زنان (جریان پارسونز و انگلس)، افزود: در الگوی پارسونزی، زنان دارای غریزه مادری بوده و مردان برای نقشهای بیرون خانواده انتخاب شدهاند و برای ایفای نقش مادری نیازمند حمایت و پشتیبانیهایی میباشند.
وی افزود: در نقطه مقابل، «انگلس» اعتقاد داشت که وابستگی اقتصادی و الزامات مالی باعث ازدواج شده و در این دیدگاه زن جایگاه فرودست داشته و نمیتواند به درستی از تواناییهایش استفاده کند.
رفعت جاه در انتها با اشاره به یافتههای پژوهشیاش که به صورت میدانی در زمینه «نقش مادری در جامعه» صورت گرفته است بیان داشت در این تحقیق اثبات شده است که داشتن فرزند باعث تقویت رابطه زوجین شده و اغلب زنان دارای تحصیلات بالا و از خانواده سنتی، بر آموزشهای نقش مادری و تقدس داشتن نقش مادری تاکید داشتهاند.
جلسه سوم از روز دوم نیز با سخنرانی فریبا علاسوند عضو هئیت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواه و در موضوع عدالت جنسیتی برگزار شد.
وی در ابتدا به بیان دیدگاهها و راهکارهای مختلف برای ایجاد برابری بین زن و مرد پرداخت و با بیان اینکه برابری حداکثری امری مطلوب است و رهاورد نظری اسلام نیز بر این امر استوار است، اظهار داشت: پذیرش برابری حداکثری به معنای نادیده انگاشتن تفاوت های جنسیتی به ویژه در عرصه قانونگذاری و ساختارسازی نیست؛ لذا نباید از آنها صرف نظر نمود.
نویسنده کتاب «زن در اسلام» تصریح کرد: اسلام با انکار برتری نژادی، قومی و طایفهای، رنگ پوست و طبقه؛ اولین مکتبی بود که پرچم تساوی انسانها را بلند کرد و عقیده داشت همهی انسانها از خاک ایجاد شدهاند و هیچ کس بر دیگری برتری ندارد، اما در عین حال ما به تفاوتهای اصلی و بنیادین بین مرد و زن معتقدیم که این تفاوتها آنها را در دایره کامل مردانگی و زنانگی و در کنار هم نگه میدارد.
علاسوند در پایان، سوء تفاهم در مورد مباحث حقوقی زنان را مباحثهای معناشناختی دانست و به نگاه متفاوت شیعه و اهل سنت به زن در تفاسیر قرآنی پرداخت و عدم درک صحیح از فقه و قانون که باعث شده است برخی به اشتباه گمان کنند که قانون زنان در بستر فقه اعمال شده است و هر نارسایی در قانون زنان را باید به حساب فقه گذاشت را نگاهی سطحی و ناشی از عدم درک صحیح از قوانین اسلامی دانست.
در روز سوم این دوره آموزشی که 11 اسفند ماه برگزار گردید، حجت الاسلام سعیدرضا عاملی استاد دانشگاه تهران طی سخنانی به ویژگیهای فضای مجازی از جمله محیط متکثر، جهانی، غیر مرکزی، به هم پیوسته، دارای ماهیت متفاوت از جهان فیزیکی اشاره نمود.
عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی کشور در ادامه به بررسی چهار رویکرد در رویارویی با فضای مجازی پرداخت و در تشریح این رویکردها افزود: رویکرد اول که در ایران نیز رایج و بسیار پر رنگ است، رویکرد آسیبگرا نام دارد.
وی افزود: برایناساس به فضای مجازی از منظر آسیبهای آن توجه شده و فضای مجازی بر اساس این رویکرد، فضایی ضد خانواده و ضد دین تلقی میشود.
این استاد دانشگاه در شرح رویکرد دوم، آن را رویکردی ابزاری دانست که میتوان فضای مجازی را از منظر فناوری اطلاعات در نظر آورد.
عاملی گفت: رویکرد سوم، راهبردی است؛ در بهکارگیری این رویکرد تلاش میشود، در کنار نقاط ضعف و چالشها؛ مزیتها و نقاط قوت فضای مجازی نیز دیده شود تا بتوان راهبردهای اساسی درباره آن را تبیین کرد.
عضو هئیت علمی دانشگاه تهران رویکرد چهارم را رویکرد دوفضایی دانست که در این رویکرد هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف با هدف رسیدن به هدفی مشخص لحاظ میشود.
وی تصریح کرد: در این رویکرد، اساساً این اصل پذیرفته میشود که فضایی دیگر به زندگی ما اضافه شدهاست؛ این فضا آن قدر بزرگ است که دیگر نمیتوان آن را ابزاری نگریست؛ یعنی نمیتوان آن را در ادامه روزنامه و تلویزیون و رادیو دید و نمیتوان آن را تنها رسانه دانست؛ این فضا، امروز در صنعت، کشاورزی، خدمات، پزشکی، مهندسی، شهرسازی، کنترل ترافیک و بسیاری از پدیدههای پیرامونی ما حضوری قدرتمند دارد.
رئیس دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در ادامه بیان کرد: باید قبول کنیم که پیش فرضهای خانواده در حوزه ارتباطات تغییر پیدا کرده است و در پی این تغییرات، دوفضایی شدن خانواده شکل گرفته است که باعث ایجاد سبکی جدید از زندگی در مکان و فضا، زندگی در همه جا و ارتباط با همه جا، شبکهای شدن عناصر متناجس و تکثر و تعدد منابع فرهنگی شدهاست.
وی در ادامه سخنانش تبدیل خانواده گسترده به خانواده مستقل، توسعه فردگرایی، افول رفتارها و روندهای طبیعی، تقلیل و تغییر ارتباط با دیگران در عرصه عمومی و حضوری، افزایش سرگرمیهای تک کاربره و منزوی بودن و وصل شدن به مدلهای مدرن و لاییک خانواده را از مهمترین چالشهای خانواده دوفضایی دانست.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در پایان بحث این نتیجه را گرفت که سیاستهای آسیبگرا و محدود کننده نمیتواند عامل نجات خانواده شود و راه حل این مسئله، صیانت از فرهنگ اسلامی، خلاقیت در تولید سیستم، قوانین و مقررات، مدیریت داده و سواد اینترنتی میباشد.
در روز اول از هفته دوم دوره تخصصی «آسیبشناسی اجتماعی زن و خانواده» نیز، لیلا سادات زعفرانچی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در سخنانی به بررسی مسائل زنان و خانواده از دیدگاه اقتصادی پرداخت.
زعفرانچی گفت: اقتصاد خانوار یک پدیده مدرن است که از سال 1960بنیان گذاشته شده و در اقتصاد خُرد جای میگیرد.
وی با اشاره به اینکه اشتغال زنان متأهل باعث کاهش چشمگیر باروری شده است، گفت: وقفه در باروری از جمله اثرات افزایش نرخ مشارکت اقتصادی زنان است.
زعفرانچی کاهش نرخ ازدواج و افزایش طلاق را از دیگر اثرات اشتغال زنان دانست و گفت: اثرات اشتغال زنان موجب ورود علم اقتصاد به حوزه خانواده و نظریهپردازی در عرصه خانواده شدهاست.
وی با اشاره به اینکه دین اسلام کاملا به بازتوزیع درآمدی در خانواده توجه داشته و آن را قبول دارد، گفت: اسلام به جای اشتغال، به امنیت اقتصادی زن توجه نموده و سعی در تأمین آن دارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: امنیت اقتصادی پشتیبان کرامت زن بوده و باعث تقویت آن میشود. اگر زن امنیت اقتصادی نداشته باشد کرامت او حفظ نمیشود.
زعفرانچی گفت: نظریات سنتی معتقد بودند که افزایش درآمد باعث افزایش نرخ جمعیت میشود اما این اتفاق در جامعه مدرن رخ نداده است.
وی در پایان با اشاره به تاریخچه ورود زنان به بازار کار، تاکید کرد: حفظ کرامت زن و اقتدار مرد برای ایفای صحیح نقشها در خانواده الزامی است.
حجت الاسلام محمدرضا زیبایینژاد مسئول مرکز مطالعات و تحقیقات زنان حوزه علمیه قم نیز در جلسه دیگری از هفته دوم دوره تخصصی «آسیبشناسی اجتماعی زن و خانواده» طی سخنانی گفت: انقلاب جنسی در اروپا در دهه 1960 اتفاق افتاده است.
وی با اشاره به مهمترین آموزهها و پایههای لیبرالیسم، گفت: اولین پایه لیبرالیسم فردیت است که شامل دو آموزه مهم، یعنی اهمیت فرد بر جامعه و ارجحیت شادکامی فرد بر همه امور دیگر میشود.
حجت الاسلام زیبایینژاد افزود: نسبیت اخلاقی، کرامت ذاتی بشر و آزادی بشری از دیگر پایههای لیبرالیسم است که در این میان نسبیت اخلاقی به این معناست که هر آنچه سلیقه و نظر شخصی میگوید آن اصل و مهم است.
مسئول مرکز مطالعات و تحقیقات زنان حوزه علمیه قم با بیان اینکه اولین گام در نفوذ فرهنگی، تسلط بر واژگان و مفاهیم است گفت: یکی از عوامل مهم بروز مشکلات خانوادگی و طلاق، وجود نداشتن مسئله خانواده است.
وی افزود: تفاوت فرهنگ مدرن و سنتی در مورد نگاهشان به زنان در این است که فرهنگ مدرن واقعیت ارزشی به زن نمیدهد و در فرهنگ سنتی، احساس ارزشمندی به زن داده نمیشود و آن فرهنگی متعالی است که این دو را با هم ترکیب نماید.
حجت الاسلام زیبایینژاد در ادامه تسهیلگری جنسی، مسئولیتپذیری جنسی و صیانت جنسی یا همان خود نگهداری جنسی را از عوامل تأثیرگذاری هدایت جنسی نام برد.
وی با بیان اینکه آسیب مهم نسل جوان در این است که به رفتار جنسیاش پُز میدهد و مسئله را منحصر به فرد میکند، تاکید کرد: حمایت، عدالت و نظارت؛ سه رکن مهم خانوادهها برای تربیت فرزندان باید باشد.
مسئول مرکز مطالعات و تحقیقات زنان حوزه علمیه قم در پایان گفت: به گفته اریک فروم، در جامعهای که مصرف اقتصادی بیشتر شود، مصرف جنسی نیز بیشتر میشود و این فرضیه در غرب اثبات شده است.
انتهای پیام/